موجود

رهبرانی که کوچ می کنند،نقشه راه آشکار سازی نبوغ تیم

نویسنده: جان سالیسبوری

نقشه راه آشکار سازی نبوغ تیم

تعداد
قیمت: 184,000 تومان

کتاب «رهبرانی که کوچ می‌کنند» برای مخاطبان یک رویکرد قدرتمند و مبتنی‌بر هوش عاطفی در حوزه رهبری به‌همراه می‌آورد؛ رویکردی که توسط هر دو جنبه «پژوهش‌های روان‌شناختی و عصبی-منطقی» و «نتایج کسب‌وکار» مورد حمایت قرار گرفته است. این کتاب، ابزارهای کوچینگ بسیار خوبی برای درگیر کردن انگیزش درونی افراد تحت کوچینگ ارائه می‌کند که موجب می‌شود به یک کتاب «با ضرورت مطالعه» برای رهبرانی که می‌خواهند در محیط‌های کاری با «تنوع نسلی و فرهنگی» موفق باشند، تبدیل شود. 
دکتر یورگ چربوسک، دکتر لی گاردنسوارتز و دکتر آنیتا راو، نویسندگان کتاب «هوش هیجانی برای مدیریت نتایج در جهان متنوع»
کتاب «رهبرانی که کوچ می‌کنند» یک راهنمای قدرتمند برای هر رهبری است که می‌خواهد به‌طور کلی تفاوت عمیقی در زندگی کارکنان و سازمانش ایجاد کند. فرمول قابل‌دست‌یابی جان سالیسبوری به‌منظور به‌کارگیری یک رویکرد کوچینگ برای رهبران، کاربردی، الهام‌بخش و توانمندساز است. در نهایت، این کتاب به‌عنوان یک ابزار با توان بالقوه برای من کمک می‌کند که بتوانم آن‌را با مدیران اجرایی که کوچ‌‌شان می‌کنم، برای احیای اثراتشان در سازمان، به اشتراک بگذارم.
لیز استیوارت، مسئول اصلی مرکز عملکرد فردی و سازمانی گروه مشاوره‌ای ایسنر
کتاب «رهبرانی که کوچ می‌کنند» برای شما رهایی از داشتن «دانستن پاسخ هر سؤال دیگران از شما، و ترس‌های وابسته به آن» را به ارمغان می‌آورد. این کتاب چارچوبی است برای کوچینگ تیمتان تا قابلیت‌ها، هوشمندی و قدرت بیشتری پس از هر بازدیدتان از دفاتر همکاران خود و هر گفتگوی کوچینگی داشته باشند. عشق و استادکاری جان در کوچینگ، یک سیستم اقدام‌پذیر (قابل‌استفاده توسط هر یک از رهبران) را به‌همراه می‌آورد که سازنده قابلیت‌ها و نقاط قوت است، و نه آنچه نادرست و نقاط ضعف است.
پیت نس، مؤسس شرکت ابزارهای پینگمن
صنعت کشت و زراعت باوجود رهبران ارزشمند و مستقل، غنی می‌شود. زندگی ما نیز به درجه بالایی از همکاری مبتنی‌بر اعتماد درونی و بیرونی وابسته است. این کتاب به شکل قدرتمندی نشان می‌دهد که چگونه افراد فعال در کشاورزی و رهبران می‌توانند یاد بگیرند تا گوش دهند، همدیگر را کوچ کنند و باوجود قرار داشتن جایگاه‌های آسیب‌پذیر، دیگران را رهبری کنند. من این نکات را طی 40 سال رهبری در مدارس و کشاورزی به‌کار برده‌ام.
کارول پارکر، مؤسس مجتمع کشاورزی و غذای غرب فلورادو، شریک دره غذا، و پارکر رنچ
این کتاب یک راهنمای کاربردی، با توان بالقوه و الهام‌بخش برای برانگیختن ایده‌ها، اندیشه‌ها، خرد و استعدادهایی است که در مقابل شما و در تیمتان قرار دارد! جان با خبرگی استادکارانه یک راهنمای «به‌آسانی قابل دنبال کردن» را پدید آورده که حامی خوبی برای شما در بهره‌برداری از قدرت وافر کوچینگ است. هنگامی‌که نیاز داریم تا رهبرانی داشته باشیم که ما را کوچ کنند، فراتر از حد لزوم، افراد «گوینده و داننده» در سازمان‌هایمان داریم.
الیسون هندرسون، مؤسس و مدیرعامل شرکت کوچینگ بیرون از قالب
یک کتاب ضروری برای مطالعه همه رهبران است. خبرگی جان در هر دو حوزه رهبری و کوچینگ در این کتاب جمع شده است تا نمونه‌های ویژه‌ای را پیشنهاد دهد که به‌شکل قدرتمندی رویکرد کوچینگ را به روشی مرتبط و به‌سادگی قابل تفسیر و تبدیل به اقدام، به نمایش می‌گذارد. این کتاب، کوچینگ را برای هر فردی دسترس‌پذیر می‌کند که می‌خواهد سطح رهبری‌اش را ارتقا دهد و حامی رشد افرادی باشد که به روش‌های معنادار و الهام‌بخش رهبری شوند.
لرا جیک، کوچ با درجه استادی صلاحیت‌دار
اگر می‌خواهید رهبری باشید که دیگران، تیم و سازمان را توانمند می‌کند تا پیشرفت کنند، این کتاب را مطالعه کنید. در این کتاب «با قابلیت اجرا و مختصر و مفید» جان شما را با تشویق‌ها، سؤال‌‌ها و پیشنهادهایی مبتنی‌بر 30 سال تجربه‌اش به‌عنوان یک کوچ رهبران با درجه استادی، همراه می‌کند. این سفر تبدیل‌شدن به «رهبری که کوچ می‌کند» ممکن است اندازه هزاران کیلومتر مسافت نباشد، اما با یک گام ساده شروع می‌شود. الآن این گام‌ها را بردارید و سفرتان را شروع کنید.
دکتر دکلان وودز، روانشناس تیم‌های برتر و کوچ مدیران عامل، مدیرعامل شرکت تیم جنی و خالق تیم سالینت، سرپرست جهانی کوچینگ تیم، انجمن کوچینگ
من به‌مدت بیش از 20 سال با جان سالیسبوری در صحنه‌های مختلف رهبری، همکاری داشته‌ام. خدمات آتش‌نشانی چیزی است که نیازمند حفظ ایمنی کامل برای هر فردی است؛ اما رهبری در سازمان آتش‌نشانی شامل تعاملات روزانه‌ای است که نیازمند یک رویکرد متفاوت است. یادگیری چگونگی کوچینگ اثربخش و مدیریت نکردن کارکنان واحد آتش‌نشان، دربردارنده مجموعه‌ای از مهارت‌های ارزشمند است. در سال‌های اخیر، من جان را به دیگر مدیران واحدهای آتش‌نشان معرفی کرده‌ام و آن‌ها نیز موفقیت‌های مشابهی [ناشی از به‌کارگیری کوچینگ رهبرانشان] در توسعه حرفه‌ای خود کسب کرده‌اند. اگر علاقه‌مند توسعه بیشتر مهارت‌های کوچینگ خودتان هستید، به‌شدت این کتاب را به شما توصیه می‌کنم.
مارک نیمیر، فرمانده آتش‌نشان، واحد آتش بویس، نایب رئیس، انجمن فرماندهان آتش‌نشان غرب
مهارت‌های کوچینگی که من از برنامه این کتاب آموختم، به‌طور کامل روشی که تیم خود را رهبری می‌کردم تغییر داد، و کتاب سبک رهبری تیم شما را نیز به‌خوبی تغییر می‌دهد. برنامه‌های این کتاب مهارت‌های خارق‌العاده‌ای را پیشنهاد می‌دهد که همه روابطتان در کار را برای بهبود، تغییر می‌دهد. یک کتاب ضروری برای مطالعه که می‌خواهد افراد تیم‌‌هایشان را رشد دهند و تأثیرشان را افزایش دهند.
الیسون پاول اروین، نایب رئیس محصول، شرکت خردسلامت
وقتی‌که شما به‌شکل متفاوتی به‌عنوان یک رهبر دیده می‌شوید، فرصتی برای شکوفایی هر همکار و کارکنانتان ایجاد می‌کند. جان مسیری برای توسعه خودتان به‌عنوان یک رهبر فراهم می‌کند و نمونه‌هایی ارائه می‌کند که نشان می‌دهد چگونه رهبران موفقیت‌هایشان به‌عنوان «رهبری که کوچ می‌کند» را ایجاد کرده‌اند. جان سه مهارت کلیدی و مبنایی کوچینگ برای ایجاد یک نقشه راه کوچینگ به‌کار می‌برد. نقشه راه کوچینگ هم‌راستا با فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (آی.سی.اف.) است و رهنمودهای بصری برای بنا نهادن کوچینگ فراهم می‌سازد. این کتاب را بخوانید و در بخش انتهایی هر فصل با عنوان «گام بعدی» مستغرق شوید. این کتاب و بخش‌های آن فرصتی است برای عمیق‌تر شدن در ذهنیت کوچینگ خودتان. 
کیت شیملفنینگ، رهبر مراقبت سلامت
اگر شما یک مطالعه‌کننده هستید، یک کوچ هستید -حداقل باید باشید. در کتاب «رهبرانی که کوچ می‌کنند»، جان سالیسبوری یادآورهای کمک‌کننده‌ای برای رهبرانی که قدرت کوچینگ را کشف کرده‌اند، پیشنهاد می‌کند. برای رهبرانی که سفر کوچینگ‌‌شان را شروع کرده‌اند و به‌دنبال ارتقای عملکرد خود و افراد اطرافشان هستند، کتاب جان یک نقشه راه پر شده از مفاهیم و مدل‌های متعدد کاربردی کوچینگ است.
گرگ باستین، استاد صاحب منصب شرکت بین‌المللی ویستاج، نویسنده کتاب «مسئولیت‌پذیری: کلید به حرکت درآوردن یک فرهنگ عملکرد-بالا»
این کتاب تقدیم می‌شود به: همسرم، جان کانرس، کسی که همیشه مثبت‌اندیش بود و هرگز ایمانش را نسبت به توانمندی من در نگارش این کتاب از دست نداد.
و تقدیم به دخترم، کامرون کوک، تحسین‌‌گر و الگوی نقشم که من را در مشارکت برای ایجاد یک جهان بهتر روزانه، برانگیخت.



نظرات رهبرانی که کوچ می کنند،نقشه راه آشکار سازی نبوغ تیم

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

مشخصات کتاب

نویسنده جان سالیسبوری
مترجم سیدعلی کوشازاده
عزیزه سرمدی
ناشر شرکت چاپ و نشر بازرگانی
تعداد صفحات 276 صفحه
دسته بندی تازه های نشر
تاریخ انتشار 1402
شابک 9786223740398
قیمت 184,000 تومان
زبان فارسی

فهرست مطالب

تأییدیه       9
مقدمه نویسنده       15
مقدمه مترجمان       23
فصل اول: چرا رهبران باید کوچ کنند و چرا اکنون؟       33
گام بعدی       37
فصل دوم: کوچینگ، کوچ را هم تغییر می‌دهد       39
یادگیری از طریق دیدن چشم‌اندازهای چندگانه       40
از طریق سفرهای دیگران، درباره خودتان یاد بگیرید       42
پژوهش‌ها، چگونه از کوچینگ پشتیبانی می‌کنند       43
رویکرد کوچ       45
هنگامی‌که کوچ می‌کنید چه چیزی را از دست می‌دهید؟       47
گام بعدی       47
فصل سوم: سبک رهبری خودتان را تغییر دهید: کلاه کوچینگ‌تان را بر سر بگذارید       49
ذهنیت رشد       51
توانمندسازی و توسعه       53
بودن در نقش خبره را رها کنید       54
کلاه کوچینگی خود را بر سر بگذارید       55
گام بعدی       56
فصل چهارم: چرا رهبران کوچ نمی‌کنند؟       57
«من حل‌کننده ارشد مسائل هستم»       58
«وقت ندارم»       60
«در ارتباطات خوب نیستم»       61
«در یک فرهنگ سلسله‌مراتبی کار می‌کنم»       63
باور شما برای رهبری و کوچینگ، ضروری است       64
گام بعدی       66
فصل پنجم: حضور: خودتان را همانند رهبری نشان دهید که کوچ می‌کند       67
خودتان را برای به‌خوبی به نمایش گذاشتن آماده کنید       68
گام‌های اولیه برای حضور       70
پذیرش و حمایت خود را به‌طور فعال نشان دهید       70
تمرکز را تسهیل کنید       72
متعهد و مسئولیت‌پذیر باشید       73
کنجکاو باشید       74
گام بعدی       76
فصل ششم: وقتی‌که کوچ می‌کنید، هر فردی آسیب‌پذیر است       77
افسانه آسیب‌پذیری ۱       78
افسانه آسیب‌پذیری ۲       79
افسانه آسیب‌پذیری ۳       80
انجام‌دهنده بیش از حد       81
گام بعدی       82
فصل هفتم: سه مهارت کوچینگی که باید کسب کنید       83
گوش دادن: ارزشمندترین مهارت کوچ       85
رهنمودهایی برای خوب گوش دادن       87
چگونه فعالانه گوش دهیم تا بفهمیم       91
سه لایه ارتباطات غیرکلامی       92
گوش دادن همدلانه، مهارت قدرتمند کوچینگی       94
گوش دادن همدلانه در عمل       96
پرسشگری: قدرت سؤالات کوچینگی       98
سؤالاتی که نباید پرسیده شوند       100
ترغیب و تشویق       102
گام بعدی       106
فصل هشتم: نقشه راه کوچینگ       107
نقشه راه کوچینگ: PASN       110
قصد و هدف       110
معین کردن       114
راهبردگذاری: کدام راهِ روبه‌جلو، بهترین است؟       120
بعدی: مرحله نهایی مدل PASN       122
فرد را کوچ کنید، نه مسئله را       125
استفاده از نقشه راه: مطالبی برای یادآوری: نقشه راه همیشه مستقیم نیست       126
در نقشه راه PASN باقی بمانید       127
از همه مهارت‌های کوچینگ در همه مراحل استفاده کنید       127
از نقشه راه برای توانمندسازی و توسعه استفاده کنید       127
گام بعدی       128
فصل نهم: کوچ شدن: یک داستان       129
گام بعدی       135
فصل دهم: آنچه قدرتمند است را کوچ کنید، نه آنچه اشتباه است       137
چگونه کوچینگ نقاط قوت را تعریف می‌کند       138
شناسایی نقاط قوت       140
عملکرد برتر       141
زمانی‌که شما تاب‌آور بودید       142
مشاهده نقاط قوت دست‌اول       143
ارزیابی نقاط قوت       144
استفاده از نقاط قوت       146
استفاده بیش‌ازحد از نقاط قوت- استفاده آگاهانه از نقاط قوت       150
گام بعدی       152
فصل یازدهم: چه کسی مسئول پاسخگویی در کوچینگ است؟       153
مسئولیت‌پذیری در هر گام از مسیر       154
درباره مسئولیت‌پذیری بحث و گفتگو کنید       155
یک فضای امن ایجاد کنید       156
مراحل اقدام و موانع       156
رهبران به‌عنوان شرکای مسئولیت‌پذیری       158
وقتی مسئولیت‌پذیری در کوچینگ شکست می‌خورد       158
پیش‌بینی خود-تحقق بخش مسئولیت‌پذیری       159
خود-مسئولیت‌پذیری در یک گروه       160
گام بعدی       161
فصل دوازدهم: به‌دنبال لحظات کوچ‌پذیر باشید       163
از رویکرد کوچینگ استفاده کنید       166
گام‌هایی برای درگیر شدن در لحظات کوچ پذیر       166
رانندگی با کوچینگ       170
لحظات کوچ‌پذیر به‌عنوان همکاری مبتنی‌بر اعتماد       171
فرصت‌های کوچینگ برنامه‌ریزی‌شده       172
فرصت‌های موجود در بحران یا تعارض       174
گام بعدی       177
فصل سیزدهم: کوچینگ برای بهبود عملکرد       179
تعریف عملکرد، فقط چیزی نیست که شما انجام می‌دهید؛ چگونگی ...       180
روندها در کوچینگ ارزیابی عملکرد       181
رویکرد بالا به پایین       182
کوچینگ برای بهبود گفتگو       184
پاسخگویی مشارکتی       186
گام بعدی       188
فصل چهاردهم: رویکرد کوچ برای آزادسازی نبوغ تیم       189
تفاوت بین کوچینگ تیمی و کوچینگ فردی چیست؟       190
جهان‌شمول بودن رویکرد کوچینگ       195
گروه‌ها و تیم‌هایی که همدیگر را کوچ می‌کنند       197
گام بعدی       198
فصل پانزدهم: کوچینگ در دوران تغییر، بحران و بیماری فراگیر       199
روان‌شناسی استرس       200
مسئله ارتباط: از مهارت‌های کوچینگی خودتان برای ارتباط استفاده کنید       201
مضامینی برای کوچینگ در دوره بیماری فراگیر       202
قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ یک رویکرد کوچ برای الهام و رهبری تیم       204
کوچینگ در طول تغییر سازمانی       208
کوچینگ مجازی       210
بهترین اقدامات برای کوچینگ مجازی       210
مراقب خودتان باشید!       213
گام بعدی       214
فصل شانزدهم: تفاوت‌های کوچینگ       215
گام بعدی       221
فصل هفدهم: چگونه کوچینگ می‌تواند بهترین نسخه فرهنگتان را ایجاد کند       223
گام بعدی       238
فصل هجدهم: اقدامات کوچینگ رهبری با یکپارچگی بالا: خوب انجام بده، ...       239
حرفه‌ای و محترم باشید       240
به یادگیری و توسعه (بالندگی) خود ادامه دهید       245
کلاه کوچینگی‌تان را بر سر بگذارید و تمرین کنید       246
گام بعدی       247
فصل نوزدهم: خودم را ابتدا کوچ کنم       249
برنامه کوچینگ 30 روزه شما       251
گام بعدی       257
ضمایم       259
ضمیمه 1: مهارت‌های کلیدی کوچینگ       259
ضمیمه 2: چرخ احساسات گاتمن       264
ضمیمه 3: برنامه سفر «خودم را کوچ کنم»       268
قدردانی       271
درباره نویسنده       273
درباره شرکت «رهبرانی که کوچ می‌کنند»       275

سخن مولف

یازده سال قبل، آقای دِرِک، مدیر یک شرکت اندازه متوسط را کوچ می‌کردم. سه نقطه قوت او برای من شفاف بود. درک گفت «هرکسی که با من صحبت می‌کند، سه نقطه قوت برترم را: چشم‌اندازم درباره چگونگی چیرگی شرکت در یک بازار رقابتی در حال رشد، باورم درباره اثرگذاری مثبت مأموریت شرکت، و روش مستقیم و قدرتمند ابراز و بیان خودم می‌داند». درک لبخندی زد و سپس پرسید «بقیه نقاط قوتم چیست؟»

من گفتم «گاهی اوقات آن نقاط قوت قدرتمند، بیش‌ازحد بیان و انجام شده‌اند و تو می‌توانی همان‌طور که نظر افرادی که درباره توانمندی‌های تو مطمئن هستند را بپرسی، به شنیدن نظرات متفاوت و دیدگاه‌های چالش‌برانگیز درباره خودت بپردازی. به‌عبارت‌دیگر، آنچه مدت‌ها ارائه داده و ابراز کرده‌ای می‌تواند به خاموشی گفتگو و نوآوری برایت منجر شود».

درک به‌آرامی درباره بازخوردی که به او دادم تأملی کرد و گفت «عجب! نظری ندارم».

سپس از درک پرسیدم «دوست داری چه نوع رهبری باشی؟ از اعضای تیمت چه اطلاعاتی درباره روشی که در رهبری داری شنیده‌ای؟»

درک نگاهی به پایین انداخت و سپس رو به من گفت: «می‌خواهم تیمم احساس کند که می‌تواند دیدگاه‌هایش، عدم توافق‌هایش و حل مسائل خلاقانه‌اش را ابراز کند. اکنون می‌بینم که تمایل من برای مواجهه هیجانی مقابله با اشتباهات و ناکامی‌های تیمم موجب خاموشی ابراز آن‌ها شده است. بله، من می‌توانم مستقیماً با دیگران ارتباط برقرار کنم، اما نیاز دارم به حذف این ادراکم بپردازم که من فردی آشفته یا عصبانی هستم؛ بنابراین، من رئیس هستم، سبک من به‌روشنی در سراسر سازمان نفوذ یافته است».

سپس ما بر آنچه درک تمایل به تغییرش داشت و آن چیزهایی که می‌توانست با آن‌ها شروع کند، تمرکز کردیم. او دریافت که چقدر مهم بود که همه این موارد دنبال شود.

 ناگهان درک توقف کرد و گفت «این کوچینگ بسیار کمک‌کننده است، وقتی‌که تیمم و من دیگران را کوچ می‌کنیم، به دیگران می‌گوییم که چگونه این کار را انجام دادیم؛ اما تو این کار را نکردی. چرا من نمی‌توانم دیگران این‌گونه کوچ کنم؟»

با خود فکر کردم که چرا واقعاً او نتواند؟

من گفتم «این یک نظر فریبنده است. من نمی‌دانم چرا تو و تیمت نمی‌توانی. هرکسی می‌تواند فرا بگیرد که چگونه کوچ کند، و از رفتارها و اصول مشابهی که من امروز بهره بردم و تجربه کردی استفاده کند». در آن لحظه، این آگاهی که «رهبرانی که کوچ می‌کنند» می‌تواند قدرتمند شود و به رشد و توسعه دیگران بپردازد در وجودم پدید آمد.

من یک کوچ اجرایی و مشاور بوده‌ام که با رهبران و تیم‌ها به‌مدت 30 سال همکاری کرده‌ام. بیشتر عمر من در بیرون ایالات متحده امریکا سپری شده است و ازاین‌رو برای من طبیعی است که همکار و به‌دنبال فعالیت در شرکت‌ها و صنایع مختلفی باشم. من همان‌قدر که علاقه‌مند کمک به رشد شرکت‌های کوچک و کارآفرین هستم، متمایل به همکاری با شرکت‌های بزرگ «فورچون 500» و سازمان‌های دولتی بوده‌ام. صنایعی که فعالیت داشته‌ام گستره‌ای از تولیدی تا غیرانتفاعی، کشاورزی تا فناوری‌های برتر، بهداشت و سلامت، تسهیلات زندگی و سرگرمی را دربرمی‌گیرند.

آنچه من اغلب مراقب آن بوده‌ام کار کردن با رهبران و تیم‌هایی بوده است که می‌خواسته‌اند به بهبود و یادگیری توسعه و بالندگی خودشان و دیگر اعضای سازمانشان بپردازند. بااین‌حال، سال‌ها به مدل ذهنی «خبره/مشاور دانا» چسبیده بودم؛ این احساس و باور که مجبورم چیزهای بیشتری از مشتریان و مراجعانم بدانم و به آن‌ها انتقال دهم تا برایشان ارزش‌آفرینی کرده باشم. من به‌دنبال روش متفاوتی برای حمایت از رشد مشتریانم بودم.

تصمیم گرفتم بخش سودمندم به‌عنوان یک «خبره» کسب‌وکار را کنار بگذارم و منحصراً بر توسعه و بالندگی رهبران و تیم‌ها تمرکز کنم. در آن زمان کوچینگ هنوز یک حرفه جدید بود و به پیشنهاد همکارم، خودم را درگیر یک برنامه کوچینگ اجرایی کردم. به‌سرعت دریافتم که کوچینگ یک ذهنیت مشارکت با مراجع (دریافت‌کننده خدمات کوچینگ/کوچی) برای کمک به آن‌ها است به‌منظور کشف آنچه می‌خواهند، آنچه برایشان میسر و ممکن است، و چگونه می‌توانند یک راه به سمت مسیر رو به جلویی که می‌خواهند را بسازند. این چیز ساده‌ای نبود. در این مسیر، بارها اشتباهاتی داشتم، گاهی احساس ناشایستگی داشتم و آماده آن بودم که به‌سمت راهکارها بروم، قبل از اینکه فرابگیرم به مراجعانم کمک کنم تا به [ایده‌ها و راهکارهای] خودشان گوش دهند. در ادامه و با گذشت زمان، شروع کردم به پیشنهاد دادن هر دو دسته از خدمات متمایز و مکمل مشاوره و کوچینگ، آنچه مراجعانم می‌دانستند از هرکدام از این خدمات چه انتظاراتی باید داشته باشند. هر دو ارزشمند بودند و مزیت‌های متمایزی خلق می‌کردند.

کوچینگ یک جهان کشف نشده برای من به‌عنوان یک حرفه بود، چیزی انباشته از موارد ممکن تولیدشده توسط مراجعان متنوع. من خودم را به چالش کشیدم تا هم‌زمان در هر دو حیطه پژوهشی و دانشی کوچینگ فعالیت کنم و سرانجام به یک «کوچ با درجه استادی صلاحیت‌دار در فدراسیون بین‌المللی کوچینگ» تبدیل شدم. برای ارتقاء اقدامات منطقه‌ای کوچینگی‌‌ام، هم-پایه‌گذار اولین انجمن حرفه‌ای کوچینگ در آیداهو شدم. بااین‌حال، الهام بخشی واقعی برای متصل کردن «مهارت‌ها و اصول حرفه‌ای کوچینگ» به «کوچ رهبران»، از رهبرانی که کوچ کرده‌ام به من القا شد. همانند آقای درک، رهبران شگفت‌زده بودند از اینکه خودشان جزو رهبرانی شده بودند که کوچ می‌کردند. هدف من گوش دادن فعال به نیازهای آن‌ها و یافتن روش و راهکاری برای برآورده ساختن آن‌ها به کمک خودشان بود.

همکارم یک مدل کوچینگ طراحی کرد که هم مورد حمایت شایستگی‌های حرفه‌ای کوچینگ بود و هم برای یادگیری رهبران آسان بود. سپس من «الیسون هندرسون، مدیر ارشد اجرایی و پایه‌گذار شرکت کوچ کردن چارچوب» را ملاقات کردم. خانم الیسون مدل 5/5/5 را برای کوچ کردن طراحی کرده بود و یک مسیر ثبت‌شده مورد تأیید برای رهبران در اختیار داشت.

سپس، به‌دنبال یک شریک کوچ-تسهیلگر گشتم، کسی که درک کند چگونه یک محیط یادگیری تجربی را همراه با مشاهده‌گری و ارائه بازخورد ایجاد کند. همراه با هم-پایه‌گذارم «داون مونرو، مدیر سابق توسعه رهبران بخش چاپگر شرکت هیولت پکارد»، شرکت «رهبرانی که کوچ می‌کنند» را ایجاد کردیم. ما از خودمان پرسیدیم «چگونه می‌توانیم با ضریب نفوذ بالا، آنچه را که می‌دانیم کارآمدی‌اش را به‌خوبی نشان داده است، در دیگر برنامه‌های توسعه رهبران هم به‌کار بگیریم؟»

ما بر این معیارها توافق کردیم:

ایجاد یک محیط امن که در آن رهبران بتوانند به‌شکلی فعال درگیر کار شوند و به‌شکل تجربی یاد بگیرند؛

به رهبران این فرصت را بدهیم که در موقعیت‌های واقعی اقدام و تمرین کنند (و نه صرفاً جلسات ایفای نقش)؛

به رهبران اجازه دهیم تا تجربه کنند، بدون آنکه از اشتباه کردن بترسند؛

رهبران را تشویق و ترغیب کنیم تا از همکارانشان بازخورد دریافت کنند و به آن‌ها بازخورد دهند.

هدف ما توسعه رهبرانی بود که تیم‌هایشان را برای حل مسئله و کامیابی، توانمند کرده بودند. ما رهبرانی را مدنظر داشتیم که آنچه فراگرفته‌اند را بردارند و با اعتمادبه‌نفس و بدون وقفه آن‌را در عمل به‌کار گیرند (یادگیری و به‌کارگیری بی‌درنگ). ما می‌خواستیم برنامه‌ای را ایجاد کنیم که مهارت‌های کوچینگ و ضرورت‌های رهبری را باهم درآمیزد. ما این «برنامه فشرده دوروزه» اول دوره‌مان را «رهبرانی که کوچ می‌کنند: ضرورت‌ها» نام‌گذاری کردیم.

بگذارید شفاف باشم: آقای درک و دیگر رهبران، الهام‌بخش سفر من بودند. آن‌ها ارزش کوچینگ اجرایی را دیده بودند و دریافته بودند که چگونه کوچ کردن دیگران می‌تواند ماهیت رهبری و سازمانشان را تغییر دهد. من هنوز هم از مراجعانم می‌آموزم. وقتی‌که رهبران کوچ می‌کنند، کمتر نقش «رهبر به‌عنوان خبره دانا» را به نمایش می‌گذارند و بیشتر در نقش «رهبری که دیگران را توانمند می‌کند تا توسعه یابند و مشارکت کنند» جلوه می‌کنند.

رهبران و کسانی که من با آن‌ها کار کرده‌ام فراگرفته‌اند که کوچ کردن یعنی به‌کارگیری یک ذهنیت که من آن‌را «رویکرد کوچ» می‌نامم. هر چه بیشتر این کتاب مطالعه و کشف شود، وقتی‌که شما کوچ می‌کنید، یک رویکرد عمیق‌تر و بنیادی‌تر را در قبال روشی که رهبری می‌کنید، دریافت خواهید کرد. رویکرد کوچ در هر یک از فصول این کتاب ارائه‌شده است.

روش رهبری که مبتنی‌بر این کتاب به نمایش می‌گذارید، تمرکز بر چیزهای قدرتمند است و نه چیزهای اشتباه. براساس این رویکرد، باور دارید که انسان‌ها می‌توانند رشد و تغییر کنند و اشتباه کردن بخشی از فرایند یادگیری در مسیر بهتر شدن است. درمی‌یابید که شما اغلب آن باهوش‌ترین فرد در اتاق نیستید و دیگران هم می‌توانند به ارائه دانش، رهبری و راهکار بپردازند، و اگر مورد احترام قرار گیرند نتایج و دستاوردهای بزرگی خلق می‌شود.

بنابراین، هنگام مطالعه این کتاب، شما را تشویق می‌کنم که فقط بر مهارت‌های کوچینگ و رهبری تمرکز نکنید، بلکه به انعکاس و بازتاب باورهایتان درباره دیگران و رهبری نیز بپردازید. این‌ها اولین گام‌های تبدیل‌شدن به «رهبری که کوچ می‌کند» است. اگر شما اکنون نیز رهبری هستید که کوچ می‌کند، این کتاب می‌تواند شما را هم به چالش بکشد و هم تشویق کند تا عمیق‌تر شوید و دیگران را توانمند سازید تا اوج بگیرند و مشارکت کنند.


رهبری و کوچینگ

یک رهبر چیست و کیست؟ به‌شکل فزاینده‌ای، ما کشف کرده‌ایم افرادی که رهبری می‌کنند این کار را به روش‌های مختلفی انجام می‌دهند. این روش‌ها و رهبران اغلب رسمی و از قبل طراحی‌شده نیستند. این رهبران اغلب از طریق اعمال کردن اثرگذاری و نفوذشان رهبری می‌کنند، اثرگذاریِ گام‌به‌گام کسب‌شده برای پیشنهاد ایده‌ها، ارزش‌های الگوی نقش، یا به اشتراک گذاشتن (تشریک) دانش و خبرگی‌شان. آن‌ها رهبران غیررسمی محیط‌های کار هستند و در سازمان‌هایشان باید به ایفای نقش مرشدیت/منتورینگ و توسعه (بالندگی) رهبران بعدی‌شان بپردازند. در برنامه «رهبرانی که کوچ می‌کنند: ضرورت‌ها»، ما باور داریم که همان‌طور که هر کسی می‌تواند کوچ باشد، می‌تواند رهبری هم انجام دهد.

هر کسی که رهبری می‌کند، فرصت توسعه و توانمندسازی دیگران در هر روز را دارد. گاهی اوقات این کار به‌سادگی پرسیدن از ایده‌ها و نظرات دیگران و گوش دادن فعال به چیزهایی است که برای بازگو کردن دارد. گاهی نیز می‌تواند به‌صورت تسهیلگری برای یک تیم به‌منظور ابداع یک چشم‌انداز مشترک از آینده‌شان باشد. رهبران به مُرشدیت (منتورینگ) می‌پردازند تا آموزش دهند، تفویض اختیار می‌کنند تا توسعه و رشد دهند، ارتقا می‌دهند تا وسعت یابند، و بازخورد سازنده می‌دهند تا دیگران را بهبود دهند. رهبران بزرگ می‌دانند که پرورش انسان‌ها و تیم‌ها کلید نتایج پایدار است. چرا نباید رهبران را به دانش فنی «دانستن چگونگی» و بهترین اقدامات تأییدشده در حرفه کوچینگ مجهز کنیم؟

درحالی‌که این ایده را می‌دانستیم که آموزش کوچینگ برای رهبران کار ارزشمند و مؤثری است، داون و من، هر دو در قبال آنچه در اولین دوره از برنامه‌هایمان روی داد و به‌دست آمد، متعجب و هیجان‌زده شدیم. هنگامی‌که لازم بود رهبران موقعیت‌های واقعی در محیط کارشان را در برنامه‌های کوچینگ مان بیاورند، آن‌ها اثر کوچینگ بر خودشان و دیگران را تجربه و مشاهده نمودند. وقتی‌که بازخوردهایی را دریافت و ارسال می‌کردند، احساس می‌کردند که راه بهبود و پیشرفتشان باز شده است. هنگامی‌که عمیقاً به دیگران گوش می‌دادند و آن‌ها را به چالش می‌کشیدند تا درباره راهکارهای حل مسائلشان و بینش‌هایی که دارند بیندیشند و احساسشان را بیان کنند، این رهبران احساس پیروزی و افتخار داشتند. اکثر آن‌ها فرا گرفتند که از پوسته حل‌کنندگی مسائل دیگران بیرون بروند و در نقش محرک و تسهیلگر دانش درونی دیگران قرار گیرند. این رهبران دریافتند که کوچینگ می‌تواند بصیرت‌ها و تجارب اغلب خاموش‌مانده دیگران برای دست‌یابی به نتایج واقعی را برافروزاند. این رهبران، وقتی‌که فردی را کوچ می‌کردند و وی به آگاهی می‌رسید و روش و راهکارش برای حل مسائل و یا گام بعدی‌اش را می‌یافت، به «به‌اشتراک گذاشتن» خشنودی‌شان از این دستاوردها می‌پرداختند. رهبرانی که کوچ می‌کنند، دریافتند همان‌گونه که قابلیت‌های تیمشان توسعه می‌یابد، آن‌ها هم می‌توانند زمان و فضایی را برای بازتاب و رشد کسب‌وکارشان به‌دست آورند.

رهبران می‌توانند نه‌فقط به کوچ کردن زیردستان و پیروانشان، بلکه همکاران و همتایان، تیم‌ها، مشتریان و حتی رهبران خودشان نیز بپردازند. آقای درک، رئیس شرکتی که ایده‌های من را برانگیخت، در هنگامی‌که همه رهبرانش در برنامه رهبرانی که کوچ می‌کنند شرکت کردند، یک فرهنگ کوچینگ در سازمانش ایجاد کرد.


مبنای شکل‌گیری این کتاب، از رهبرانی که در برنامه‌های کوچینگ رهبران ما به‌دنبال چیزهای بیشتری بودند حاصل شده است. این رهبران می‌خواستند تیم‌هایشان را به‌شکل اثربخش‌تری کوچ کنند و مهارت‌های کوچینگ و بصیرت‌هایی را که فراگرفته بودند در سراسر ابعاد رهبری‌شان به‌کارگیرند. از این‌رو، یک شکاف وجود داشت؛ از سویی وجود انباشتی از کتاب‌ها درباره کوچینگ حرفه‌ای، و از سوی دیگر گزیده‌های کاربردی اندک برای رهبرانی که کوچ می‌کنند. من می‌دانستم که گام بعدی برای من نگارش کتابی است که بتواند به حمایت چنین رهبرانی بپردازد و الهام‌بخش آنان برای کوچ کردن واقع شود.

این کتاب به رهبرانی اهدا می‌شود که ریسک می‌کنند تا سبک رهبری‌شان را تغییر دهند و یاد می‌گیرند تا کوچ کنند؛ شما این کتاب را با من نوشتید. تجارب و بصیرت‌های شما من را به حرکت روبه‌جلو برانگیخت. این کتاب می‌تواند شما را در مسیر انجام درست کارها و تشویقتان به رشد در سطوح بالاتر حفظ کند.

برای کمک به درک چگونگی تبدیل بصیرت و دریافت‌هایتان به اقدامات اجرایی، هر فصل با بخش گام «بعدی» خاتمه می‌یابد که شامل: سؤال‌ها، تشویق‌ها و پیشنهادهایی برای اقدامات آتی شما است. گام بعد، قدمی است که شما را به‌سمت جلو سوق می‌دهد تا رهبری باشید که کوچ می‌کند. شما این گام را برگزینید و ببینید چگونه برای شما کار می‌کند. البته به‌سادگی با مطالعه این کتاب شما به رهبری که کوچ می‌کند تبدیل نمی‌شوید، اما به‌کارگیری ایده‌های این کتاب در عمل، به شما کمک می‌کند تا به‌جایی که می‌خواهید بهتر برسید.

اگر می‌خواهید رهبری شوید که کوچ می‌کند، این کتاب می‌تواند پاداش‌دهنده کنجکاوی و کاوشگری شما باشد و فضایی برایتان ایجاد کند تا اقدامات کوچینگتان را شروع کنید. این کتاب، همراهی برای شما در سفر کوچینگتان است؛ از ایده‌ها و مهارت‌هایی که درباره آن با شما صحبت می‌کند در این سفر بهره ببرید.

     


© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت : نونگار پردازش

سبد خرید 0
مقایسه
0
فهرست مقایسه خالی است